آهای قابیل!
ای مخترع برادر کشی!
آهای قابیل! ای آغازگر جنگ بین آدم ها...
گناه آدم گندم خوری بود و گناه آدم زاده ها برادرکشی....
آهای قابیل!
ما آدم ها ، عموزاده های توییم، عموزاده های بی شرم تو....
نمی دانم گناه برادر کشی بزرگ تر است یا گناه درس نگرفتن آدمیان از برادر کشی؟
در زمانه ی ما گناه گندم خوری کمتر است از گناه برادر کشیست ،
اما نمی دانم گناه گندم خوردن آدم بزرگ تر بود یا گناه آدم زاده کشی؟
اصلا نمیدانم گناه اصلی تو درس نگرفتن از گناه پدر بود یا کشتن برادر؟
اصلا گناه هابیل کشی به گردن توست؟ یا به گردن پدر است؟!
که با گناه گندم خوری خود و قبیله اش را به زمین هبوط داد؟
اصلا شاید گناه اصلی نگاه سوزان مادرمان حوا بود که به گندم ها نگاه کرد،
به گناه نگاه کرد و با یک نگاه آدم را دعوت به گناه کرد...
و یا شاید نگاه پر شک و تردید آدم در جواب دعوت به گناه حوا بود که باعث گناه شد!
آهای قابیل!
نمی دانم در زمان گناه تو نگاه هم گناه بود یا نگاه پر گناهی نبود که گناهی باشد...
و نمی دانم نگاه بی گناه هابیل در آخرین لحظاتش سوزانده تر بود
یا نگاه بعد از گناه پر از پشیمانی تو؟
و باز نمیدانم روزگار ما آدمی زادگان تاوان گناه برادر کشی توست
یا نتیجه ی نگاه های گناه آلودمان؟
و اصلا آیا نگاه گناه و گناه نگاه و ....
بگذریم قابیل!
عموزاده های تو در سراسر دنیا پخش شده اند...
و عجیب به خون برادرانشان که در سرزمین های دور و نزدیکند تشنه اند...
و سوال من اینست که ارث هر آدم از عمویش چقدر بوده
که این رسم شوم تو به این همه آدم به ارث رسیده است؟
آآآآآه
ای قابیل!
ای کاش تو هم گندم خورده بودی و بس!