وبلاگ :
تراوشات يک ذهن زيبا
يادداشت :
چگونه طناب زدن را براساس يک برنامه تنظيم کنيم
نظرات :
0
خصوصي ،
3
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ليسانس علوم قرآني
اي خدا! اين پيامهاي مسخره چه سير صعودي طي مي کنن! اولا به صورت کاغذي بود. بعدش شد با يه کم حنا يا سکه يا تسبيح يا ... بعدش به اول کتابهاي دعا منتقل شد. تو امامزاده ها هر کتاب قرآن يا دعايي که باز مي کردي يه مطلب اينجوري اولش بود. با تلاش و اينکه اين کار حرام و تصرف در وقف است يه کم اين کار از سرشون افتاد. با رواج پيدا کردن موبايل اين کار پيامکي شد. هنوز پيامک ها هستن و پدر در بيارن که الان ديدم به نظرات وبلاگ هم انتقال پيدا کردن. به نظرتون مرحله بعدي چيه؟ يعني يه روز ميشه عاقل بشن و دست از اين کارها بردارن. آخه اگه فرض هم کنيم جريان شفا يافتن اون بنده خدا حقيقت داشته باشه. فرض کنيم ها. خوب انتقال دادنش به بقيه چه فايده اي مي تونه داشته باشه. بازم صد رحمت به اين پيامک هاي زنجيره اي که مثلا ميگن صلوات بفرستيد يا قرآن بخونيد. اونا حداقل يه فايده اي داره!