تراوشات یک ذهن زیبا
چند روز پیش توو خیابون ... تصادف شده بود،
دیدم که دو تا راننده خیلی شیک و با فرهنگ بدون مشاجره خاصی
به ماشین ها شون تکیه دادن و منتظرن افسر بیاد کروکی بکشه ....
نوع و صحنه ی تصادف برام عجیب غریب و دور از ذهن بود ، این شد که یه کم حس کنجکاویم گل کرد و
رفتم جلو از یکیشون پرسیدم: چطور تصادف کردید که این مدلی ماشین هاتون خسارت دیده ؟؟؟؟
یکی از راننده ها گفت : من چه میدونم! از این آقای شاسکولِ بی عرضه بپرس!
اون یکی گفت: با منی !!؟؟ تو برو الاغ سواریتو بکن!
این یکی شاکی رفت یقه شو گرفت گفت:
به من گفتی الاغ سوار؟؟ بدبختِ چاقالووو!
اون یکی گفت: یقه رو ول کن عوضی......
میزنم با آسفالت یکی بشی ها!!!
بعدم یکی ذاااارت خوابوند تو گوشش.....
خلاصه که هیچـــــــــــی ،
با یه سوال ساده گند خورد به هرچی فرهنگ و ادب بود ...
هیچی دیگه دیدم به واسطه ی این دعوا کله مسیر ترافیک شد و یه چند هزار نفری سره این سوال ناجای من الاف شدن .....
الانم افسردگی مزمن گرفتم و دنباله مسیر افق هستم که محو بشم می ترسم از کسی مسیرش رو بپرسم ........!!!
نقل است که این عکس ها روی یکی از صفحات فیس بوک که توسط صهیونیست های افراطی اداره میشه گذاشته شده.
بالای عکس عنوانی با این مضمون نوشته شده :
« وضعیتی مطلوب در جهان »
و اما تعجب میکنید اگه بدونید کامنتی که بیشترین لایک رو گرفته بود چقدر زیبا بیان کرده بود که :
«درسته ! اما اگه مسلمون ها بایستند همه اونها سرنگون خواهند شد»
تاپنجم ابتدایی معدلش بیست میشده هر بار باباش میخواسته واسش جایزه خوب بخره میگفت:
نه من توپ تنیس میخوام باباش میگه واسه چی تو همش توپ تنیس میخوای میگه بعدا میگم میفهمی...
دیپلمش بامعدل بالای میگیره باباش میگه واست موتور بخرم میگه نه توپ تنیس میخوام ...
دانشگاه قبول میشه باباش میگه واست ماشین بخرم؟ میگه نه توپ تنیس میخوام ...
میپرسه اینهمه توپ تنیس به چه دردت میخوره؟ میگه بعدا میگم ...
وقت ازدواج پسره باباش میگه میخوام واست خونه بخرم میگه خونه نمیخوام توپ تنیس میخوام ...
بعد چند سال باباهه دربستر بیماری داشت نفسای آخرشو میکشید زنگ میزنه پسرش میگه:
دارم میمیرم بهم بگو توپ تنیسارو واسه چی میخواستی، بهم بگو ...
پسرش میگه این میام پیشت بهت میگم واسه چی اینهمه توپ تنیس میخواستم .
تو مسیر خونه، پسره تصادف میکنه میمیره
هیچکسم نفهمید اون همه توپ تنیس رو واسه چی میخواست
پ.ن: سعی کنیم تو این سال نویی به روح همدیگه احترام بذاریم!! :)
عباس: مو اصلا توقعی نداشتُم...سر زمین بودُم با تراکتور
جنگ هم که تموم شد،برگشتُم سر همو زمین،بی تراکتور!
مو حتی دفترچه بیمه هم نگرفتم.حالا برا مو زوره که همچی تهمتی به مو بزنن
خواهر با شمام ، شما سهمتون رو دادین.سهمتون همین نیشهایی بود که زدین
دست شما درد نکنه..!
آژانس شیشه ای - ابراهیم حاتمی کیا
تصور کنید که بتوانیم سن زمین را فشرده کنیم
و هر صد میلیون سال آن را یک سال در نظر بگیریم. در این صورت:
کره زمین مانند فردی 46 ساله خواهد بود!
هیچ اطلاعی در مورد هفت سال اول این فرد وجود ندارد
و درباره ی سال های میانی زندگی او نیز اطلاعات کم و بیش پراکنده ای داریم!
اما این را می دانیم که در سن 42 سالگی،
گیاهان و جنگل ها پدیدار شده و شروع به رشد و نمو کرده اند.
اثری از دایناسورها و خزندگان عظیم الجثه تا همین یک سال پیش نبود!
یعنی زمین آن ها را در سن 45 سالگی به چشم خود دید
و تقریبا 8 ماه پیش پستانداران را به دنیا آورد.
در اوایل هفته ی پیش میمون های آدم نما به آدم های میمون نما تبدیل شدند!
و آخر هفته گذشته دوران یخبندان سراسر زمین را فرا گرفت.
انسان جدید فقط حدود 4 ساعت است که روی زمین می باشد
و طی همین یک ساعت گذشته کشاورزی را کشف کرده است!
بیش از یک دقیقه از عمر انقلاب صنعتی نمی گذرد و...
حالا ببینید انسان در این یک دقیقه چه بلائی بر سر این بیچاره ی 46 ساله آورده است!
او از این بهشت یک آشغالدانی کامل ساخته است.
او خودش را به نسبت های سرسام آوری زیاد کرده،
و نسل 500 خانواده از جانداران را منقرض کرده است.
سوخت های این سیاره را مال خود کرده
و همه را به یغما برده است و الان هم مثل کودکی معصوم و بی تقصیر ایستاده
و به این حمله ی برق آسا نگاه می کند!

از این به بعد شب های جمعه دیگه معنای همیشگی رو نداره
از این به بعد دعای کمیل هم دعای همیشگی نیست!
از این به بعد شب یلدا به جای قصه، غصه دارد
از این به بعد عید نوروز مثل هر سال نیست
از این به بعد ما
روز پــــدر نداریم
گوهر از خاک برآرند وعزیزش دارند
بخت بد بین که فلک گوهر ما برد به خاک
در سوگ پدربزرگ عزیزمان می نشینیم...!
" فاتحه مع الصلوات "
به نظر شما نام رئیس جمهور بعدی مصر، بعد از مبارک و مرسی چیست؟!
1. خواهش می کنم
2. خسته نباشی
3. آقا حال دادی
4. مچکرم
5. دَمِت قیـــــژ
قرار نیست همیشه برای فهماندن دیدگاه هات به دیگران، با اون ها بجنگی؛
گاهی هم باید چشم هاتو بر آنچه هستی ببندی و از نگاه بقیه به مساله نگاه کنی...
منبع : زیر سایه آفتاب
قبلنا هی زور می زدیم نمازمون اول وقت باشه و
به موقع بریم نماز بخونیم و...
یه روزم که می تونستیم به موقع نمازامونو بخونیم کلی حال می کردیم!!
چرخ روزگار گشت و گشت و گـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشت...
تا الان!!
الان من یه جاییم که اولاً نماز زوری شده!!!
تا اینجاش مشکلی نیست، چون ما خودمونم نمازو دوست داریم و
نماز هم مارو دوست داره متقابلن!! :)
اما میگن نه
علاوه بر اینکه باید نماز بخونین
باید 45 دقیقه قبل از اذان در نمازخانه حاضر باشید برای خواندن نماز!!!!!!!!!
کاسه داغ تر از آش که میگن همینه!!!
خدا کارمون نداره!!! یکی دیگه گیر داده!!!
که اینم در شرایطیه که سرمون بسیار شلوغ هست و همش مشغولیم
چشمتون روز بد نبینه!!
چند روز پیش به علت اینکه من 10 دقیقه مانده به اذان داخل نمازخانه بودم
تا ساعت 2:30 نصف شب داشتم جواب پس می دادم!!
که چرا 45 دقیقه مانده به اذان اونجا نبودم
اینو هم بگم که تو این 45 دقیقه هیچ برنامه خاصی نیست، فقط در و دیوار رو نگاه می کنیم
اینقدر سر و صدا هست که حتی نمیشه قرآن خوند یا کار دیگه ای کرد!!
باز تو همین شرایطم
یه روز که بتونیم به موقع (نه 45 دقیقه زود تر)
بریم نمازخونه و نماز بخونیم، کلی حال می کنیم!!
کلاً از ابتدای خلقت انسان تاکنون یکی از معضلات عظیم بشری همین موقع نماز خوندن بوده!!
والو!!
قسمم خوردم که باور کنین!!
خدا شاهده همینو یاد بگیریم هم دنیامون آباد میشه هم آخرتمون
تازه دنیای دیگران رو هم جهنم نمی کنیم!!!
=======================================
پ.ن : نبینم کسی بیاد نظر بذاره و از دولت و مجلس و قوه مقننه و... انتقاد کنه هاااااا....
خیلی زرنگی خودت به موقع نماز بخون!!!
اینو گفتم که قدر بدونین: 45 دقیقه قبل از اذان آماده نمیشی برای نماز،
حداقل موقع اذان نمازتو بخون!!!