سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تراوشات یک ذهن زیبا

آغا کی دلش می خواد بلیسه الان...؟؟!!!!

ای کوفتش بشه!! 


تصویر نوستالژیکیه این عکس...


بچه های این دوره زمونه قدر پفک رو نمی دونن!!


دوره ما پفک مقدس بود!!! عاره...!!


پفکم پفکای قدیم... هعی...!!

 

هر چی به این عکس نگاه می کنم، یه طوری میشم!!

 

یه حس غریبی نسبت به این عکس دارم!!

 

نکته : دوستانی که قوه تخیل 3D دارن

فرض کنن دست خودشونه که یه وخت حالشون به هم نخوره :)


اوج نوستالژی ...


قبول داری بیکار نشین


روی اون باتن نظرات زیر این پست کلیک کن


نظر بده...!!!


که هم مشغول الضمه نباشی...!!!


هم بهره ای که از وبلاگم بردی حلال باشه!!!


هم دل یه مسلمونو شاد کرده باشی

تازه از دعاهای نیمه شبم بی بهره نمی مونی 


می بینی با یه تیر می تونی چند تا نشونه رو بزنی...؟!!!

چی می خوای دیگه...؟!!

آفرین تنبلی نکن و نظر بده!!!


باریکلّا ...


داغتون نبینم..!!! :)

 

قبول داری بیکار نشین، رو اون دکمه نظرات کلیک کن نظر بده...!!!


ما معتقدیم که " عصرِ ارتباطات " نامِ دروغینی بیش نیست

مثل ِ همان پدر و مادرهایی که دخترهای سبزه ء خود را سپیده مینامند و پسرهای کچل خود را زلف علی
سیاستمداران و مدیران و بزرگان ِ بشریت هم به دروغ این عصر را " عصر ِ ارتباطات " مینامند
این عصر ، عصر ِ " تنهایی و در خود فرو رفتن " است

اینکه در جیب ِ همه ، از پیرمرد ِ 80 ساله ی محله ی ما تا بچه های 5 ساله مهد کودکی یک تلفن ِ همراه است
دلیلی بر با هم بودن ِ آدم ها نیست.

هیچ کس یک ظهر ِ دلگیرِ جمعه که دلت دارد از سینه در می آید و خفه شدی از بی هم صحبتی ، زنگ نمیزند و نمیپرسد " حالت خوب است ؟

هیچ کس تو را به پیاده روی یک عصر ِ بهاری دعوت نمیکند. هیچ کس حتی تنهایی اش را با تو سهیم نمیشود

وقتی زنگ می زنند با خودت شرط می بندی که الان می گوید چه کاری را از تو توقع دارد یا دو دقیقه دیگر؟

و تماشایی است تعجب دوستان و اقوام وقتی فقط بخاطر دیدنشان بهشان سر می زنی یا تماس می گیری

سهم ِ ما از ارتباطات ،گسترش ِدردسرها و گرفتاریهایمان است.


=============================================


عصر ِ ارتباطات فقط یک فریب است.

ما وسایل ارتباطی را گسترش داده ایم که مادرها هر زمان دلشان خواست به فرزندان ِ بخت برگشته زنگ بزنند که " کدوم گوری هستی ؟

و زن ها به شوهرهایشان زنگ بزنند کجایی؟ چرا دیر کردی؟

و شوهرها زنگ بزنند که " به مامانم زنگ بزن حالش را بپرس

و فرزندها به پدرهایشان بگویند سر ِ راه برای من سی دی جدید ِ بِن 10 هم بخر با چیپس ِ فلفلی و ماست ِ موسیر

ما هی هر روز تنها تر شدیم

هی هر روز منزوی تر شدیم

هی هر روز مجازی تر شدیم

ما در دنیای مجازی غرق شدیم

ما یادمان رفت به پدربزرگ و مادر بزرگ هایمان سر بزنیم ، چون هر بار که میخواهیم از خانه بیرون برویم

چراغ اسم یک عالمه از دوستان ِ مجازی ِ ما روشن است و دلمان نمی آید بدون ِ " گپ زدن " با آنها برویم

و وقتی " گپ " ِ ما تمام میشود دیگر دیر شده و خسته شده ایم از بس با کی بورد حرف زده ایم

اینگونه است که هی آدم ها تنها تر میشوند. اینگونه است که ما خواهرمان را دو هفته است ندیده ایم و حرف نزده ایم

ولی میدانیم که دختر ِ فلان دوست ِ ندیده ، دیروز عروسکی خریده است که وقتی دلش را فشار دهی " آی لاو یو " میگوید

اینگونه است که دیگر همسایه از همسایه خبر ندارد

عصرِ ارتباطات فریبی بیش نیست

باورکنید

والّو

منبع : ناشناس