• وبلاگ : تراوشات يک ذهن زيبا
  • يادداشت : ماجراي مسابقه آشپزي توي دانشگاهمون...!!!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 20 عمومي
  • پارسي يار : 6 علاقه ، 4 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + نيلوفر 
    bah bah....
    khoshmaze benazar mirese
    پاسخ

    پس چي؟!
    + علي 
    ايول داداش با اينکه اصلا اش دوست ندارم ولي هوس کردم يه کاسه اش بخورم
    پاسخ

    قربونت...!! حتماً برو بخور :)
    نامردا چرا مقام اوردين؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    پاسخ

    چيطو...؟!
    + mahboob 
    آقا محسن ... آشتون خيلي تحسين برانگيز بود..آفرين.
    پاسخ

    بله، شکي درش نيست...!! :) ، ممنون!!
    + سحر 

    نامردا.....

    دمت گرم بابا دستپخت، سرآشپز. منم مي خوام

    خوش مزسسسسسسسسسسس


    پاسخ

    کلاً من تو زندگي حقم خورده شده...!!
    بابا خاطره ميشکا درست کردن تو مدرستون رو بگو(پودر شيرين بيان!!)
    پاسخ

    :))) باشه بعداً ميگم
    عالي بود. آفرين به اين دستپز. اين خانما کارشون همينه که هرچي حتي يه مسابقه ي آش رشته واسشون خيلي اهميت پيدا ميکنه و حتما بايد اول شن. شما اهميت نده. مقام دومي هم چيزي از قابليتهاي بچه هاي ما کم نمي کنه
    پاسخ

    معلومه که کم نميکنه!! :)
    مي دونين جريان چيه؟ چند تا نکته هست. يکي اينکه داور مرد بوده. خوب سليقه مردونه داشته. سليقش با شما يکي بوده. مردا که اصلن از تزيينات چيزي حاليشون نيست فقط مزه براشون مهمه. اون خانمه با سليقه زنونه به مساله نگاه کرده که تزيينات هم براش مهم بوده و گفته همه چيز که فقط مزه نيست و گفته از تمام جوانب بايد به مساله نگاه کرد. نکته دوم اينکه احتمالا چون رشته شما گرم بوده و رييسم صبحونه نخورده بوده و دومين ظرف هم از رشته شما خورده بيشتر بهش چسبيده. آخراش ديگه سيرش شده بوده اصلا خوشمزه اش نبوده!
    پاسخ

    مسابقه آشپزي بود، مسابقه سفره آرايي که نبود!!! بعد از اون ظرف اول و سوم و چهارم و... هم مال دخترا بود!! همي فقط سر مال ما گشنش بوده ؟؟؟! :)
    سلام
    خودتو زدي به اون راه؟
    حالا چه رکوردي ؟
    رکورد رفتن تو خط نويسندگان منتخب و برترو ميگم . !!!!! حالا اگه قراره آقا سرگل وبلاگا بشنو صداشو در نيارن که کمال خساسته . يواش يواش بايد سرکيسه رو شل کني داداش چه بخواي چه نخواي .!!!!!
    پاسخ

    به نکته خوبي اشاره کردي....!! يادم باشه يه چند تا پست در مورد افتخاراتم توي وبلاگ نويسي بذارم...!! :)))) از حقوقي که ازم خورده شده تو اين راه بايد يه پست اعتراضي بذارم :))
    ياد روزهاي دانشگاه بخير
    البته بيشتر از آشپزي بايد آش کشک اساتيد را مي خورديم که وجب وجب روغن رويش بود.
    پاسخ

    :)

    بابا باريکلا! اين نشون دهنده ي اينه که درون هرکس  استعدادهايي نهفته است که فقط تو موقعيتش کشف ميشه!

    کد:6964

    پاسخ

    بعله...!! نهفته... :)
    الهي ديگه هسر خانم شادمند از غذاهاش نخوره که حق شما رو ضايه کرد
    جالب بود
    موفق باشين
    پاسخ

    الــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــهي آمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــين
    فکر کنم اينها بچه هاي خوابگاه فجر فردوسي هستند.رسول دهقان برام اشناست.هفته خوابگاه ها ما از اين برنامه ها داشتيم البته يه سالي کيک پزي بود.يادش بخير دانشگاه و خوابگاه يه بار هم سر رو کم کني دوستان هم گروهي در خوابگاه پسرانه برامون ماکاراني درست کردند.مشکل رسوندن قابلمه ماکاراني به خوابگاه دخترانه بود که دردسري بود ها که رسيد از پشت خوابگاه رسوندند.ماکاراني خوشمزه اي بود البته من نبودم که بخورم.دوستان حسابي تعريف ميکردند
    پاسخ

    پس شمام جرياناتي داشتين....!!! :)
    سلام
    تبريک ميگم بالاخره رکورد شکن شدي . خوبه :):):)
    پاسخ

    سلام، چه رکوردي رو شکستم...؟!
    سلام.
    خيلي جالب بود
    آفرين
    با وجود اينکه از پياز داغ متنفرم ولي هوس کردم يه کاسه شو داغ داغ بخورم:)
    پاسخ

    خيلي چاکرم...!!! ميگن پياز داغ براي هوشم خوبه.... /// بخور باهوش شي :)
       1   2      >